اخلاق و حقوق در ژورناليزم

گپي براي آغاز

رسانه ها به عنوان ركن چهارم دموكراسي در جوامع مدني كه به اصل آزادي بيان و آراي عامه ارج مي گذارند ، شناخته مي شون د . بدون رسانه هاي آزاد و متعهد مقدور نيست كه به جامعه انساني و آرماني و فضاي تساهل و همپذيري دست يافت. اطلاعات و آموزه هايي كه از طريق رسانه ها در دسترس مردم قرار مي گيرند، انديشه هاي آنان را شكل مي دهن د . امروز جهان سر راه بزرگراه هاي اطلاعاتي، انقلاب ديجيتال و جهاني شدن قرار دارد و در اين ميان نقش رسانه ها به مثابه تشكل دهنده افكار عامه و ايجاد جامعه اطلاعاتي غير قابل انكار اس ت . اطلاعات و شبكه هاي نوين ارتباطي با گسترده گي جهان شمول، جهان را چنان در سيطره خود آورده اند كه عصر امروز را عصر رسانه ها و انقلاب ديجيتال ناميده اند.

در عصر انفجار اطلاعات، انسان امرو ز ي درمانده تر از پيش در جستجوي هويت و چيستي خود است و در اين روزگار بحران زا دغدغه هاي اخلاقي بيشتر از هر زماني ديگر در گفتمان هاي زنجيره يي انديشمندان مطرح مي گردن د . خاستگاه اين نياز قرائت عقلاني از ارزش ها و هنجار هاي اجتماعي است كه بيشترينه محصول باز انديشي انسان روشنفكر از شناخت هويت انسان و جامعه اس ت . در اين باز انديشي، (خوب) و (بد) بررسي شده و (چرا ها )، (بايد ها) و (نبايد ها) تفسير مي  گردند. تبيين هنجار هاي اخلاقي به مفهوم تدريس اخلاق در هويت يك مدرس نيست، بل راه اندازي گفتمان انديشه يي در حوزه اخلاق است تا افراد در پرتو اين گفتمان با جهان بيني و نگرش خود به فضايل ارزش بنهند، رذايل را نكوهش نمايند و احساسات خود را به سوي خوبي ها سوق بدهند . اخلاق مدرن امروز، بيشتر از باز شناسي و باز گويي هنجار هاي ارزشي به شرايطي و عواملي كه در آن ارزش هاي اخلاقي در نظر گرفته مي شوند و به چرايي، درست بودن يا نادرست بودن اين ارزش ها و هنجارها مي پردازد.

آموزه ها و دغدغه هاي اخلاقي از دير باز ذهن بشر را مشغول ساخته است و در طي سده ها موضوع مورد بحث فلاسفه و انديشمندان بوده است. اخلاق ابعاد وسيعي دارد و در حقيقت همه كاركرد هاي فردي و اجتماعي انسان ها را در بر مي گير د . اخلاق پديده نسبي است كه از يك جامعه تا جامعه ديگر، از يك فرهنگ تا فرهنگ ديگر و از يك فرد تا فرد ديگر ارزش هاي متفاوتي را در بر مي گيرد، از همين رو بحث و اجماع در گفتمان اخلاق به دشواري مواجه مي شود؛ با اين كه نميتوان انكار كرد كه توافق روي پايه هاي اساسي اخلاق به هر حال ميسر است. هر كشور و هر ملت داراي يك سري ارزش ها و سنت هاي پذيرفته شده است كه اخلاق عمومي را در آن جامعه مي ساز د . هنجار هاي ديني و مذهبي مهمترين عامل تعيين كننده در اخلاق ان د . قوانين و موازين هر كشوري ريشه در دين، اخلاق و سنت هاي آن جامعه دارد و انديشه ها و پندار هاي عمومي جامعه خلاف ورزي از اين چهارچوب ها را نمي پذيرد.

در جهان پر دغدغه امروز، رسانه ها در ساختار هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي هر كشور نقش بنيادين دارن د . رسانه ها جهانبيني و بينش افراد را در عين حالي كه بازتاب مي دهند در ساختار و تشكل آن نيز سهم دارن د و گرايش صاحبان قدرت در راهبرد هاي سياسي و اقتصادي هر كشوري از طريق رسانه ها بازتاب مي ياب د . گفته مي شود كه ديگر هرگز در جهان جنگ هاي خونين با استفاده از سلاح هاي دهشتناك صورت نخواهد گرفت؛ زيرا امروز رسانه ها به جاي هر حربه و نيرويي قرار گرفته اند و در هر امري دخالت مي ورزند و همانند سلاح از آنها استفاده شو د . رسانه ها نظارت بر محيط اجتماعي و اقتصادي را بر دوش دارند و گ زارشدهي آنان بر افك  ار عامه اثر گذار است؛ مشاركت در حيات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را توسعه مي بخشند و همزمان با درنظر داشت منافع عمومي و احترام به ارزش هاي حقوق بشري و انساني كار ك رد هاي خ ود را گسترش مي دهند.

در جامعه اطلاعاتي، ارتباط يك سويه از ميان رفته است و ارتباط دو سويه جاگزين آن شده اس ت . گيرنده گان امروز كنشگران فعالي استند كه نيازمندي ارتباط دو سويه را كشف و تجربه كرده ا ند. براي ايجاد اين ارتباط نوين و حفظ آن، رسانه ها بايد ساز و كارهاي مردمي و مبتني بر آراي عامه را داشته باشند. وقتي رسانه ها به عنوان صاحبان قدرت در جهان اطلاعاتي امروز مطرح مي گردند، پس بايد با راهبرد هاي مردمي اعتماد مخاطبين را به دست بياورند و با شرافت ح رفه يي كه لازمه كار هر خبرنگار مسؤول و متعهد است، ساز و كار هاي حرفه يي خود را سازمان دهن د . به دست آوردن جايگاه شايسته و برتر و تأثير گذاري مثبت بر انديشه هاي عموم مردم بدون به دست آوردن اعتماد و اعتبار مخاطبين به صورت عملي ممكن نيست.

رسانه هاي جمعي كه خو د را نماينده گان روشنفكران و عموم مردم مي دانند. بايد به روش منصفانه به طرح مسايل بپردازند و بدون شك كه طرح منصفانه مسايل بدون درنظرداشت قوانين نافذه در كشور و درنظر داشت ارزش هاي اخلاقي ميسر نيست از سوي ديگر در عصر تكنولوژي و هجوم اطلاعات، كه يكي از پيامد هاي آن سلطه فرهنگي نيز مي باشد، دشوار است كه مرز هاي اخلاقي، غير اخلاقي و ضد اخلاقي را مشخص ساخت . جهاني شدن، مرز ها را شكستانده و براي سنت ها و فرهنگ هايي كه از اخلاق تلقي خاصي دارند، خطر وحشتناكي محسوب مي گرد د . در حقيقت انسان امروز درمانده و شگفتي زده به همه تغيير ها و تعبير ها مي نگرد و خود را در خلاي عظيمي مي يابد.

اخلاق حرفه يي در تمام علوم و حرفه ها از جمله در ژورناليزم مطرح است. اخلاق در هر جامعه زير بناي قانون و طرز زنده گي مردمان آن را تشكيل مي ده د . در ژورناليزم نيز به عنوان يك علم و يك حرفه رعايت اصول اخلاق حرفه يي جوهر كار هر خبرنگار شرافتمند و معتهد را تشكيل مي دهد. ارزش هاي اخلاقي گفتمان پوياييست كه همواره در سرخط بحث ها ميان خبرنگاران، مخاطبين و كارشناسان قرار داشته است، اما فراوان چالش ها و دشواري هاي سر راه خبرنگاران و كارشناسان در كاربرد و پذيرش اين مفاهيم در فرايند گزينش، گفت و گو، گزارشدهي و تفسير رويداد ها نيز وجود دارن د . از سوي ديگر براي اي ج اد اخلاق حرفه يي نميتوان اصولنامه ها را ال گ و دانست؛ براي رسيدن به اين آر م ان بايد به پرورش وجدان فردي و و ج دان جمع ي پرداخت؛ اما اصولنامه ها خبرنگاران را براي تشخيص اين كه چه چيزي اخ  لاقي است و چه چيزي ضد اخلاق و يا غير اخلاقي، ياري مي رسانند.

بدون پيروي اخلاق حرفه يي ممكن است احساسات فردي و جمعي را ضربه زد و اطلاعات نادرست را از منابع و راههاي نادرست تهيه كرد و در نتيجه جامعه را به سوي انارشيزم و دنياي غير حقيقي سوق داد. همچنان آگاهي و متابعت از قانون رسانه ها و ديگر قوانين كه از قانون اساسي نشأت گرفته اند، كاركرد هاي حرفه يي خبرنگار را در چهارچوب ارزش هاي پذيرفته شده تنظيم مي كن د . اخلاق با اين كه  منشاي بيشتر قوانين است، اما پديده كاملاً متفاوت با ق ا نون و حقوق است. قانون و حقوق با ضمانت اجرايي در ايجاد نظم و استحكام راهبرد  هاي يك نظام عمل مي كنند، اما مفاهيم اخلاقي در انديشه و ذهن يك خبرنگار وجود دارند كه هيچ قانوني الزامي براي آن تعيين نكرده است، تنها وجدان فردي هر خبرنگار، او را به سوي گزينه هاي اخلاقي رهنمايي ميكند . خبرنگار در سايه وجدان جمعي، وجدان فردي خود را پرورش مي دهد . وجدان فردي و شرافت غريزي او را ملزم مي سازد كه دقت، عينيت و صحت را در گزارشدهي خود از ياد نبرد؛ توازن را بين جناح هاي درگير و طرفين رويداد حفظ كند؛ از گرفتن رشوت و هديه بپرهيزد؛ به حق مردم در دستيابي به اطلاعات و آزادي بيان ارج بنهد؛ در حريم خصوصي افراد داخل نشود و …

در تمامي علوم، رشته ها و حرفه ها صحبت از پيروي موازين اخلاقي است كه از بطن همان علم و حرفه سر برون مي كن د . در ژورناليزم كه به مثابه يكي از شاخه هاي علوم اجتماعي و در عين زمان به عنوان يك فن مطالعه مي گردد، دغدغه اخلاق حرفه يي در كاركرد هاي خبرنگاران و فرآورده هاي ژورناليستي از دير زماني بدينسو مطرح بوده است .خبرنگاران و نهاد هاي خبرنگاري نظر به عوامل مختلف چون وجدان فردي، وجدان اجتماعي، دين و اومانيسم ارزش هاي اخ لا قي را مراعات مي كنند و خلاف ورزي از آن را نمي پذيرن د . اين ارزش ها گاهي تدوين شده و مكتوب مي باشد؛ اما در مواردي كه اصل تنظيم شده و مكتوبي هم در زمينه وجود ندارد، غالباً خبرنگاران خود را ملزم به رعايت اين اصول مي دانند.

تدوين يك اصولنامه كه مورد تأييد همه نهاد هاي خبرنگاري باشد، يكي از اركان مهم و بنيادين كاركردهاي ژورناليزم را تشكيل مي دهد. نبايد اين حقيقت را از نظر دور داشت كه نميتوان اصولي را مطرح كرد كه مورد قبول همه گان باشد، اما در هر حال اصول اخلاقيي در سراسر جهان وجود دارند كه مي توانند مورد قبول هم ه خبرنگاران بدون در نظر گرفتن دين، مذهب، نژاد، زبان و ساحه زيست باشن د . هيچ كسي نمي تواند احترام به حقيقت، واقعيت گرايي، احترام به حريم خصوصي، در نظر داشتن توازن و صحت در اطلاع رساني، عدم گرفتن رشوت و مفاهيمي از اين دست را رد كند و قابل احترام نداند. دستيابي به اصل هايي كه مورد قبول همه گان در يكي از رشته هاي علوم اجتماعي باشد، كار دشواري اس ت . اخلاق پديده نسبي و متغير در هر جامعه است كه از يك كشور تا به كشور ديگر و از يك فرهنگ تا به فرهنگ ديگر از هم متفاوت اس ت . همين چند گانه گي و تعبير هاي متفاوت از اخلاق كا ر پژوهش در اين زمينه را با محدوديت هايي رو به رو مي كند. قانون هر كشور ريشه در اخلاق آن دارد. براي راهيابي به فلسفه هر ماده قانون بايد دين، فرهنگ و اخلاق آن جامعه را مرور كرد و ريشه ارتباط بين اخلاق و قانون را سنجيد.

امروزه در همه كشور هاي جهان مقررات حقوق ي و قانون رسانه هاي همه گاني تدوين و تصويب شده اند؛ اما بيشتر نهاد هاي خبرنگاري به اين باورند كه ممكن نيست اصول اخلاقي كلي و قابل قبول كه جنبه كاربردي داشته باشند، تهيه و تدوين گردد كه همه بر آن اجماع نظر داشته باشند. قابل ياددهانيست كه نبود اصولنامه هاي ا خ لاقي هرگز به اين معنا نيست كه خبرنگاران اصول اخلاقي را رعايت نمي كنند؛ اما باخبري از مقرره هاي جهاني و كشوري خبرنگاران را قادر مي سازد كه بيشتر روي اين مفاهيم تمركز كنند و پديده هاي اخلاقي، غير اخلاقي و ضد اخلاقي را از هم جدا بسازند. آگاهي از شيوه هاي حق و قي كشور مادر و كشوري كه خبرنگار در آن فعاليت دارد، از اجزاي اساسي كنش هاي خبرنگاري است. عدم شناخت و آگاهي از قوانين نافذ ممكن است كه خبرنگار را به چالش هاي بيشماري مواجه كند . بدون آگاهي از قوانين كشور و مقررات و نظامنامه هاي مختلف و قانون رسانه ها خبرنگار ان مرتكب اشتباه مي گردند .

اخلاق خبرنگاری